سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































کوچه باغ های زندگی

سلامی گرم و صمیمی به همه ی میهمانان مهربان این خانه ی مجازی...

من،چکاوک چهری،دختری پر از شور و شوق و سرزندگی...

او،همسرم علی،تکیه گاه و مرد زندگیم...

.

.

.

از همان روزهایی که با اولین نگاه های دیگران فهمیدم دیگر بزرگ شده ام و به قول خودشان:وقتشه! احساسات مختلفی را تجربه کردم.

روزهایی نه چندان آسان بر من گذشت...

و سرانجام خداوند نام چکاوک و علی را بر لوح زندگی نوشت و چنین تقدیر کرد که آن دو شریک تمام لحظات تلخ و شیرین هم باشند.

و اکنون،درست از همان هنگام که در زیر سایه ی لطف مولایم علی بن موسی الرضا (علیه السلام)،من و علی برای ابد پیمان زندگی بستیم،لحظاتی سرشار از خوشبختی را تجربه میکنم.

اما برای رسیدن به این آرامش و خوشبختی از روزها و شبهای زیادی گذر کردم که هریک برایم تجربیاتی گرانبها به همراه داشته است.

از آنجا که خودم در آن روزها سخت نیازمند تجربه ها،افکار و گفتاری بودم تا مرا در سخت ترین و مهم ترین تصمیم زندگیم یاری کند،بر آن شدم تا همه ی تجربه هایم را در اینجا،که خانه ی پر مهر مجازی من است و برای تو که میهمان عزیز منی،بنگارم.

باشد که نگاشته هایم اندکی تو را در مسیری که پیش از این آغاز نموده ای و یا از این پس آغاز خواهی نمود یاری کند.

بدان که من هر روز،همینجا،آمدن تو  را به انتظار خواهم نشست و منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهادات ارزنده ات هستم.

و من الله التوفیق...


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/10/28ساعت 2:53 عصر توسط چکاوک نظرات ( ) |


Design By : Pichak